عارضه یابی کسبوکار چیست؟
عارضه یابی سازمانی روشی برای ارزیابی شرکت است که امکان تحلیل موشکافانه حوزههای اصلی مدیریت کسبوکار را فراهم میکند. وقتی درک عمیقتری از سازمان وجود داشته باشد، میتوان مسائل را واقعبینانهتر حل کرد و بدون صرف وقت برای مسائل کماهمیت به مسائل واقعا مهم پرداخت.
ما برای ارزیابی پنج حوزه اصلی هر کسبوکار یعنی استراتژی، مالی، بازاریابی، منابع انسانی و عملیاتها از روشی شامل پرسشها، پاسخها و بازخوردها استفاده میکنیم.
حتی وقتی بدانید عارضه یابی کسبوکار چیست، ممکن است ندانید چطور این روش واقعا به شما کمک میکند.
مزیتهای عارضه یابی سازمانی
به همین دلیل میخواهیم مزیتها و نتایج اصلی پیادهسازی این روش در فعالیتهای روزمره کسبوکار را معرفی کنیم. عارضه یابی بهطور کلی به شما کمک میکند به اهداف زیر دست یابید:
- میفهمید کدام حوزهها بیش از همه برای کسبوکار شما مهم هستند. همه متوجه این مسئله نیستند که هر شرکتی حوزههای مهمتر منحصربهفردی دارد و برنامههای اجرایی و استراتژیها را باید بر اساس مهمترین حوزهها تدوین کند.
- عملکرد کنونیتان را مقایسه میکنید. با این کار معمولا میتوانید دو نوع مقایسه مفید، با حداقل عملکرد پیشنهادی و حداقل دلخواهتان، انجام دهید. ایدئال این است که همیشه عملکردی بهتر از هر دو حالت داشته باشید، اما آگاهی از هر کدام از این سطوح میتواند به شما کمک کند بفهمید چه حوزههایی به توجه بیشتر نیاز دارند و به کدام حوزهها میتوانید بعدا رسیدگی کنید.
- میزان بلوغ شرکتتان را میفهمید. میفهمید هنوز تازهوارد به شمار میآیید یا آنقدر به بلوغ رسیدهاید که اهداف جدیدی را دنبال کنید. این درک میتواند در تبیین استراتژیها و هدف کسبوکار بسیار مفید باشد.
- میفهمید چه کارهایی در چه حوزههایی باید انجام شود. آگاهی از عملکرد کلی شرکت کافی نیست، با عارضه یابی میتوانید بفهمید در چه حوزههایی خطا وجود دارد و شرکتتان در چه زمینههایی ناموفق است تا به سطح مدیریتی جدیدی برسید.
اما پرسشی که هنگام فکر کردن به همه این مزیتها ممکن است مطرح شود این است که چطور میتوان تحلیلی انجام داد که تا حد ممکن به واقعیت کسبوکار شما نزدیک باشد؟
در عارضه یابی کسبوکار چه مواردی تحلیل میشوند؟
پاسخ این سوال در مورد هر کسبوکاری متفاوت است، اما بهطور کلی مواردی هستند که در هر کسبوکار یا شرایطی باید تحلیل شوند چون بخشی از پنج حوزه اصلی مدیریت هستند. حوزههای اصلی و زیرگروههایی که باید در عارضه یابی به تفکی بررسی شوند شامل:
- استراتژی
کوتاه مدت
میان مدت
بلند مدت
تحلیل محیطی
- مالی
کنترل مالی
برنامهریزی مالی
حاشیه فروش و سودآوری
شاخصهای مالی
- بازاریابی
برنامهریزی بازاریابی
رسانههای آنلاین
رسانههای آفلاین
ارتباط با مشتریان
- منابع انسانی
استخدام و گزینش
آموزش و توسعه
حفظ استعدادها
- عملیاتها
فرایندها
کیفیت
لجستیک
برای هر کدام از موارد ساختاری هم باید پرسشها، پاسخها و بازخوردهای استانداردی بهکار گرفته شود که برای هر کدام از چهار پاسخ احتمالی تدوین شده است.
برای مثال در حوزه مالی، زیرگروه برنامهریزی مالی این پرسش باید پرسیده شود: «آیا شرکت برنامهریزی و کنترل بودجه دارد؟» وقتی پاسخ منفی باشد و شرکت برنامهای نداشته باشد، کاربرگ عارضه یابی کسبوکار بازخورد میدهد و این نکته را به کل نکتههای آن حوزه اضافه میکند.
در عمل چطور عارضه یابی سازمانی انجام دهیم؟
حال که سازوکارها و کارکرد عارضه یابی سازمانی را درک کردیم، میتوانیم گامهای کلیدی عارضه یابی را صرفنظر از ابزار مورد استفاده به شرح زیر فهرست کنیم:
- گام اول: بر اساس واقعیت کسبوکارتان پرسشهای مناسب بپرسید. یکی از مزیتهای استفاده از کاربرگ آماده عارضه یابی کسبوکار همین است، نیازی نیست به کل ساختار پرسشها و حوزهها فکر کنید.
- گام دوم: پرسشها را به صادقانهترین شکل ممکن پاسخ بدهید. کاغذ و صفحه گسترده هر پاسخی که بدهید، میپذیرد. هرچه واقعگراتر باشید، برای تحلیلتان و برنامههای اجرایی حاصل از آن بهتر خواهد بود.
- گام سوم: نتایج را تحلیل کنید. مهمترین حوزهها را بررسی کنید، مقایسه مناسبی بین امتیاز کنونی، حداقل پیشنهادی و امتیاز مطلوبتان انجام دهید.
- گام چهارم: استراتژیها و برنامههای اجرایی را تدوین کنید. این کار را با هدف بهینهسازی حوزهها و زیرگروههایی انجام دهید که به توجه بیشتری نیاز دارند (فوریتر هستند) و عملکردشان ضعیفتر است.