در دنیای امروز بازار فارکس، هر تریدر حرفه‌ای به‌خوبی می‌داند که دانستن «کجا وارد شویم» و «چرا آن نقطه را انتخاب کنیم» تفاوت میان یک معامله سودده و یک ضرر ناخواسته است. در این مسیر، دو سبک تحلیلی به نام اسمارت مانی (Smart Money) و ICT (Inner Circle Trader) بیش از سایر سبک‌ها توجه جامعه تریدرها را جلب کرده‌اند. اما آیا این دو روش تنها نام‌های متفاوتی برای یک مفهوم هستند یا رویکردهایی کاملاً متمایز با دیدگاه‌ها و ابزارهای خاص خودشان دارند؟
در این مقاله قصد داریم به شکلی تخصصی و دقیق، این دو سبک را از منظر عملی و ذهنیت معاملاتی مقایسه کنیم.

تفاوتدو سبک ترید اسمارت مانی و ICT چیست

  1. درک اولیه از اسمارت مانی و ICT:

    اسمارت مانی مفهومی است که تمرکز آن روی تشخیص رد پای نهنگ‌ها و نهادهای مالی قدرتمند در بازار است. سبک ICT نیز به همین منبع قدرت توجه دارد، اما با ساختار تحلیلی کاملاً منسجم و منظم که توسط مایکل هادلستون توسعه داده شده است. تفاوت این دو در میزان عمق تحلیل و چارچوب‌های دقیق استفاده‌شده است.

  2. رویکرد ذهنی و تحلیلی در هر سبک:

    در اسمارت مانی، تمرکز اصلی روی مفهوم نقدینگی، رفتار قیمت و ساختار بازار از بالا به پایین است. معامله‌گر بیشتر به دنبال یافتن نواحی است که احتمال ورود بازیگران بزرگ در آن بالاست. در مقابل، ICT با رویکردی منظم‌تر، سعی دارد ساختارهای داخلی بازار مانند Liquidity Pools و FVGها را در قالبی دقیق و منظم تحلیل کند. سبک ICT برای تریدرهایی مناسب است که به دنبال چارچوب‌های فنی‌تر هستند.


  3. ورود به معامله و فیلترهای تایید:

    در هر دو روش، نقطه ورود اهمیت بالایی دارد. اما در اسمارت مانی بیشتر روی اوردر بلاک‌ها و شکست ساختارها تمرکز می‌شود. در ICT، ورود معمولاً با تاییدیه‌های متوالی مانند رسیدن قیمت به ناحیه نقدینگی، تأیید کندل‌های خاص، و ساختار شکست تایم پایین همراه است.

     تفاوت اصلی در این است که ICT معمولاً ورود را چند مرحله‌ای و با ساختار دقیق‌تر بررسی می‌کند.

  4. مفاهیم رایج در هر سبک:

    در اسمارت مانی با مفاهیمی مثل Order Block، Break of Structure، Liquidity Sweep، و ایمبالانس ها Imbalance سر و کار داریم. در ICT نیز همین مفاهیم با تعاریف و ساختار دقیق‌تر استفاده می‌شوند، اما ابزارهایی مانند FVG، Optimal Trade Entry و Judas Swing به‌طور خاص در این سبک برجسته‌تر هستند.

  5. تطبیق با شخصیت تریدر:

    تریدرهایی که انعطاف‌پذیری ذهنی بالایی دارند و به دنبال تحلیل‌های چارت محور و ساختار ساده‌تر هستند، بیشتر با اسمارت مانی ارتباط برقرار می‌کنند. اما کسانی که علاقه‌مند به نظم، تحلیل چندمرحله‌ای، و ترکیب مفاهیم پیچیده هستند، سبک ICT برایشان جذاب‌تر است.

  6. چالش‌های یادگیری و اجرا:

    اسمارت مانی به دلیل سادگی در مفاهیم، سریع‌تر قابل اجراست اما گاهی به‌دلیل نبود چارچوب مشخص، می‌تواند مبهم شود. در مقابل، ICT با وجود آموزش‌های طبقه‌بندی‌شده، نیاز به صرف زمان و تمرین بیشتر دارد. اما خروجی نهایی آن برای تریدرهای جدی و دقیق، بسیار حرفه‌ای‌تر خواهد بود.

  7. تاثیر بر استراتژی شخصی معامله‌گر:

    اسمارت مانی ابزار خوبی برای ساخت استراتژی‌های ساده و واکنشی است. درحالی‌که ICT به دلیل ساختار دقیق‌تر، به تریدر کمک می‌کند تا دید تحلیلی پیش‌رو و ساختاریافته‌تری نسبت به بازار داشته باشد. برای مثال، کسی که به دنبال طراحی یک سیستم معاملاتی اسکالپ دقیق است، در سبک ICT ساختار روشن‌تری خواهد یافت.

  8. جایگاه این دو سبک در آموزش حرفه‌ای:

    در مجموعه هیرو ما بر این باوریم که درک درست مفاهیم اسمارت مانی برای هر تریدر ضروری است، اما برای حرفه‌ای‌تر شدن، آشنایی با ساختارهای تحلیلی دقیق سبک‌هایی مانند ICT می‌تواند دیدگاه تریدر را چند لایه و قوی‌تر کند. مهم‌تر از همه این است که هیچ سبکی ذاتاً بهتر نیست، بلکه توانایی تطبیق آن سبک با شخصیت، زمان و شرایط معاملاتی شماست که تفاوت ایجاد می‌کند.

جمع‌بندی:
اسمارت مانی و ICT دو سبک مهم در مسیر پیشرفت تحلیل‌گران بازار فارکس هستند. هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند، اما آنچه اهمیت دارد توانایی شما در انتخاب، انطباق، و اجرای صحیح آن‌هاست. اگر شما هم به دنبال ارتقاء در مسیر ترید طلا و معاملات اسکالپ هستید، حتماً به سراغ دوره‌هایی بروید که مفاهیم این دو سبک را با نگاه عملی و کاربردی ترکیب کرده باشند.

اگر به دنبال آموزش ترید حرفه‌ای، آموزش ترید حضوری یا آموزش صفر تا صد ترید در فارکس هستید، پیشنهاد می‌کنیم همین حالا صفحه دوره اسکالپ طلا به سبک هیرو را بررسی کنید:

ترید طلا